یادگیری زبان انگلیسی

یادگیری زبان انگلیسی

در این وبلاگ میتوانید زبان انگلیسی را بیاموزید
یادگیری زبان انگلیسی

یادگیری زبان انگلیسی

در این وبلاگ میتوانید زبان انگلیسی را بیاموزید

اصطلاحات شماره 119


UNDER THE TABLE
رشوه. زیر میزی
I had to pay one grand under the table to have the contract signed.

BIG MOUTH
وراج. دهن لق. زبان دراز
Don't tell him any secrets. He's a big mouth.

BLOW IT
خرابکاری کردن. گند زدن
I didn't write more than half of the question in the exam, I really blew it!

ROCK THE BOAT
آرامش را بر هم زدن. دردسر درست کردن
Everyone is living in peace and quite here. Don't rock the boat please.

GET OUT OF MY FACE.
از جلوی چشمم دور شو! گورتو گم کن!
Get outa my face if you know what's good for you!

ON THE HOUSE
مجانی. به حساب فروشنده یا رستوران
We had to pay for the food, but the drinks were on the house.

BLOW ONE'S TOP
از کوره در رفتن. به شدت عصبانی شدن
Mom blew her top when she saw the room in a mess.

WEAR THE PANTS
رییس خانواده بودن. حاکم خانه بودن. مرد خانه بودن
In our family, it's my mother who wears the pants.

ON THE LINE
به خطر افتادن. در معرض خطر قرار گرفتن
The company has already lost two million bucks. A lot of jobs are on the line.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد