یادگیری زبان انگلیسی

یادگیری زبان انگلیسی

در این وبلاگ میتوانید زبان انگلیسی را بیاموزید
یادگیری زبان انگلیسی

یادگیری زبان انگلیسی

در این وبلاگ میتوانید زبان انگلیسی را بیاموزید

اصطلاحات شماره 120

PUT THE CART BEFORE THE HORSE
ملانصرالدینی عمل کردن. کارها را وارونه انجام دادن. سرنا را از سر گشاد زدن
Hey Tom! Why are you eating your dessert first? You're putting the cart before the horse.

FULL OF IT
چرت و پرت گفتن. مزخرف گفتن
Oh, Sut up, Roger! You are full of it!

QUICK ON THE TRIGGER

حاضر جواب. فرز. هفتیر کش فرز
Peter's really quick on the trigger. He has a ready answer to almost any question.

SAVE SOMEONE'S NECK
به داد کسی رسیدن. کسی را نجات دادن
Thanks for not letting the boss fire me. You saved my neck in time.

GET SOMETHING OUT OF ONE'S SYSTEM
خود را از فکر چیزی خلاص کردن. موضوعی را به کلی فراموش کردن
Mrs. Abrameshas not been able to get the memory of her husband's death out of her system yet.

SEE STARS
برق از چشم کسی پریدن
I saw stars when I hit my head againt the door.

SELL LIKE HOTCAKES
سر دست رفتن. مثل برق فروش رفتن
The new cordless phones are selling like hot cakes.

COOK ONE'S GOOSE
حساب کسی را رسیدن. نقشه کسی را نقش بر آب کردن. کار کسی را خراب کردن
Her goose was cooked when she was caught cheating on the test.

SELL SHORT
دست کم گرفتن
Don't sell him short, he is a smart lawyer

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد