یادگیری زبان انگلیسی

یادگیری زبان انگلیسی

در این وبلاگ میتوانید زبان انگلیسی را بیاموزید
یادگیری زبان انگلیسی

یادگیری زبان انگلیسی

در این وبلاگ میتوانید زبان انگلیسی را بیاموزید

اصطلاحات شماره 126

JUMP THE GUN
زودتر از وقت شروع کردن. قبل از موعد مقرر کاری را انجام دادن. عجله کردن
They were scheduled to be married in June, but they jumped the gun.

MAKE A SPLASH
کولاک کردن. معرکه کردن. غوغا کردن
She made quite a splash in literary with her first book

GET ANTS IN ONE'S PANTS
بی قرار شدن. دلشوره گرفتن
I always get ants in my pants before a lecture.

GIVE SOMETHING ONE'S BEST SHOT
نهایت سعی خود را کردن
-Do you think you can fix the washing machine?
-I'm not sure, but I'll give it my best shot.

COOL ONE'S HEELS
زیاد معطل شدن. زیاد منتظر شدن
We arrived on time, but the lawyer let us cool our heels outside of his office for hours.

LEAD A DOG'S LIFE
با فلاکت زندگی کردن. زندگی رقت بار داشتن. زندگی سگی داشتن
I gotta get rich realsoon. I'm quite tired of leading a dog's life

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد