یادگیری زبان انگلیسی

یادگیری زبان انگلیسی

در این وبلاگ میتوانید زبان انگلیسی را بیاموزید
یادگیری زبان انگلیسی

یادگیری زبان انگلیسی

در این وبلاگ میتوانید زبان انگلیسی را بیاموزید

مطالعات ترجمه و موانع آن

از نیمه دوم قرن بیستم به بعد ؛ زبانشناسی خود رادر امر ترجمه مسئول دانست و آن را در بخشی از شاخه کاربردی خود جای داد. زبانشناسی در آن زمان به شدت (جزیی نگر) و (ریز بین) شده بود و زبانشناسان به کمک ساختارگرایی بلومفیلد و ساختار گرایی سوسور به تجزیه زنجیره کلام و شناخت واج شناسی؛ واژه شناسی (صرف)؛ معنا شناسی و نحو پرداختند. سپس دیدگاه گشتاری چامسکی بیشتر به نحو و ساختار جمله پرداخت.

یاکوبسن روسی الاصل با زمینه ای ادبی؛ از زبانشناسی سوسور و همچنین نظریه ی ارتباط بهره گرفت و نظریه جامع ترجمه خود را در مقاله ای با عنوان (جنبه های زبان شناختی ترجمه) در سال ۱۹۵۹ ارائه داد. نایدا از زبانشناسی گشتاری بهره گرفت تا ترجمه را علمی کند و در سال ۱۹۶۴ کتاب به سوی علم ترجمه را نوشت.


کتفورد از زبانشناسی نظام مند و نقش گرای فرث و هالیدی بهره برد تا تئوری خود را در کتاب (یک نظریه ترجمه از دیدگاه زبانشناسی) عرضه کند. رویکرد نایدا بخصوص در آلمان رویکرد حاکم در تدریس ترجمه شد و این علم را در آلمان علم ترجمه می نامند.

زبانشناسی با وارد کردن مفاهیم و واژگان تخصصی خود به مطالعات ترجمه تنها اوضاع را برای مترجمان پیچیده تر کرد. چرا؟

۱. ترجمه جایگاه مهمی در زبانشناسی ندارد و نهایتا شاخه ای فرعی؛ مصرف کننده و پر دردسر در زبانشناسی محسوب میشود.

۲. زبانشناسی سعی می کند زبان و اجزای آن را توصیفی مطالعه کند ولی به صورتی (تجویزی) یافته های خود را بر مطالعات ترجمه تحمیل کند.

۳. عرف و سنت ترجمه و مترجمان به زبانشناسی و یافته های آن توجهی نمی کند. یعنی فاصله ای بین نظریه و عمل ترجمه وجود دارد که از طریق حکم و دستور زبانشناسی کم نمی شود. علت وجود این شکاف عمیق؛ انتزاعی بودن و غیر واقعی بودن الگوهای زبان شناختی ترجمه است.

۴. یکی از افتخارات زبانشناسی نوین آن است که توصیفی است ولی وقتی پای ترجمه به میان کشیده میشود فراموش میشود که (تجویز) علم تولید نمی کند؛ گرچه نظریه های زبان ناختی ترجمه را (علم ترجمه) می نامند.

۵. در زبانشناسی شاخه ای به نام (ترجمه شناسی) یا (مطالعات ترجمه) نداریم. لذا آنچه کتفورد؛ نایدا؛ یاکوبسن؛ کلر و ویلس به عنوان تئوری ترجمه نوشته اند نه بخشی از تئوری زبانشناسی محسوب میشود و نه ترجمه؛ پس چیست؟ در زبانشناسی موضوع مورد مطالعه زبان است نه ترجمه و حتی کاربرد یافته های مطالعه ترجمه به صورت تجویزی نیز در فرایند ترجمه امری مطلوب نیست.

۶. زبانشناسی هسته ای زبان را خارج از زمینه فرهنگی و اجتماعی خود و تاثیر و کارکردی که بیرون از زبان ممکن است داشته باشد مطالعه می کند یعنی فقط هسته گفتار را یا به عبارتی نشانه ها را مطالعه می کند. این نوع الگوی زبانشناسی از نظر مترجمان بیش از حد انتزاعی و آرمانی و به دور از واقعیت است. ولی ترجمه بدون در نظر گرفتن زمینه و ارتباط کلام و موقعیت و تاثیری که خواهد داشت؛ شیر بی یال و دمی خواهد بود.

۷. ترجمه خود پدیده ای فرهنگی؛ اجتماعی و ارتباطی است که باید به گونه ای مستقل مطالعه شود. این مطالعه باید توصیفی باشد و می تواند شامل فرایند ترجمه؛ محصول ترجمه و تاثیر نهایی ترجمه در طول تاریخ بر فرهنگ مقصد باشد.


منبع
حسین ملانظر

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد