یادگیری زبان انگلیسی

یادگیری زبان انگلیسی

در این وبلاگ میتوانید زبان انگلیسی را بیاموزید
یادگیری زبان انگلیسی

یادگیری زبان انگلیسی

در این وبلاگ میتوانید زبان انگلیسی را بیاموزید

آسان گیری در ترجمه و نگارش

قسمت اول

گاهی اوقات نارسایی هایی در ترجمه یافت میشود که در اثر آسان گیری در ترجمه و گزینش رایج ترین یا نخستین معادلی که در فرهنگ انگلیسی به فارسی برای واژه یا عبارتی خارجی آمده است پدید می آید. در این موارد مترجم ترجمه لفظ به لفظ می کند بی آنکه به ساخت جمله و معنای مراد واژه در جمله توجه داشته باشد. به چند نمونه زیر توجه کنید :

1. The residents of this city experienced a devastating earthquake.

ساکنان این شهر زلزله ویرانگری را تجربه کردند.

We experienced a very cold winter last year.

سال گذشته زمستان بسیار سردی را تجربه کردیم.

کاربرد فعل تجربه کردن در این نوع جمله برای فارسی زبانان بیگانه است. یکی از معادل های مناسب برای این فعل شاهد بودن است.

2. Among other things

این عبارت معمولا ترجمه میشود : در میان چیزهای دیگر. مثلا در این جمله :

در میان چیزهای دیگر؛ انسان دارای توانایی و میل به حرکت است.

یکی از معادل های مناسب برای این عبارت (گذشته از دیگر...) و یا (علاوه بر...) است.

انسان گذشته از دیگر توانایی ها و میل ها؛ توانایی و میل به حرکت دارد.

3. Man is a child of nature, yet he transcends her.

انسان فرزند طبیعت است و هنوز از آن فراتر می رود.

در این جمله کلمه yet به هنوز ترجمه شده است در حالیکه معادل مناسب این کلمه (اما)؛ (معهذا)؛ (ولی) و (با وجود این) است.

4. Vertebrates have the capacity of moving.

مهره داران ظرفیت حرکت دارند.

کلمه capacity به (ظرفیت) ترجمه شده است و از معادل های مناسب دیگر مانند (توانایی) یا (استعداد) غفلت شده است.

مهره داران توانایی حرکت دارند.


5. Some attention should be given to the colors.

مقداری توجه می بایست به رنگها معطوف کرد.

به جای : به رنگ ها نیز باید اندکی توجه کرد.

6. This subject can be well understood.

این موضوع میتواند به خوبی فهمیده شود.

به جای : این موضوع را می توان به خوبی فهمید.

7. The ship can be defined as a great boat.

کشتی می تواند به عنوان یک قایق بزرگ تعریف شود.

به جای : کشتی را می توان قایقی بزرگ کرد.

8. Something more than

چیزی بیش از

مثلا در این عبارت : انسان چیزی بیشتر از مقداری استخوان؛ عضله؛ خون و لنف است.

حال آنکه صورت فارسی آن عبارتی نظیر این جمله است :

انسان فقط استخوان وعضله و خون و لنف نیست.

9. This work simply needs hard working.

این کار به آسانی زحمت می خواهد.

معادل های مناسب برای کلمه simply قیدهایی همانند فقط؛ صرفا؛ کاملا؛ و به طور مطلق است. جمله باید به صورت زیر گویاتر است.

برای این کار فقط باید زحمت کشید.


10. Under

زیر / تحت

حرف اضافه under در ترکیب under the title به (تحت عنوان) یا (زیر عنوان) ترجمه میشود و در ترکیب :

Under the present conditions/circumstances

به (تحت شرایط فعلی) ترجمه میشود. در حالیکه در ترکیب اول حرف اضافه (با). (با عنوان) و در ترکیب دوم حرف اضافه (در) (در شرایط کنونی) مناسب تر است.

11. Room for everyone

اتاق برای همه

مثلا در عبارت (برای نصب چنین دستگاهی اتاق کافی وجود ندارد) و یا (این بالا برای همه اتاق است). در حالیکه مقصود این دو جمله (فضا) و (جای کافی) بوده است.


بخش دوم

1. Of

از

بسیاری از مترجمان of را در همه جا (از) ترجمه می کنند. مانند :

The broad perspective of science

چشم انداز وسیع از علم

حال آنکه of بیشتر کارکرد کسره اضافه فارسی را دارد و بهتر است که عبارت های بالا بدین گونه ترجمه شوند :

چشم انداز وسیع علم

2. For

برای

بسیاری از مترجمان for را در همه جا (برای) ترجمه می کنند. مانند :

For example

برای مثال

I have studied here for 3 years.

من برای سه سال اینجا تحصیل کردم.

حال آن که در مورد اول قید (مثلا) و در مورد دوم حذف (برای) مناسب تر است.

3. Something like

چیزی / شبیه / مثل
مثلا در جمله ی (هر یک از دانشجویان چیزی مثل ۴۰۰۰ صفحه کتاب خوانده بودند) در حالیکه مقصود از (چیزی مثل) قید (در حدود) و یا (حدودا) و یا (تقریبا) است.

4. Closely

از نزدیک / به نزدیکی

You should follow this order in your report as closely as possible.

لازم است که شما در گزارش خود؛ تا حد امکان این نظم را از نزدیک دنبال کنید.

در حالیکه ترجمه ی درست این است :

لازم است که در گزارش خود با دقت هر چه بیشتر این نظم رارعایت کنید. در ضمن در دو جمله بالا به معادل فعل follow نیز دقت کنید.

5. To say the least

برخی از مترجمان چنین عباراتی را به صورت لفظ به لفظ ترجمه می کنند و تجه ندارند که ممکن است در زبان فارسی معادل موجزتر و مفهوم تری وجود داشته باشد. در نتیجه مثلا به جای اینکه در برابر این عبارت فقط بنویسند (حداقل) یا (دست کم) می نویسند : (اگر کمترین را بگوییم) یا (با گفتن حداقل).

6. Soon

زود / به زودی

Soon i recognized him running towards me.

به زودی او را شناختم که به طرفم می دوید.

به جای (دیری نگذشت که فورا او را که به طرف من می دوید شناختم).

7. Here and now

اینجا و اکنون

در نوشته های روانشناسی گاه به چنین جمله هایی بر می خوریم :

این روان شناس معتقد است که برای بررسی حالات روانی باید به اینجا و اکنون توجه شود.

در این جمله کاربرد (اینجا و اکنون) ترجمه ی لفظ به لفظ از انگلیسی است و کمکی به فهم مطلب نمی کند و بهتر است به جای آن منظور اصلی که (توجه به وضعیت موجود) است گذاشته شود.

8. Key

کلید / کلیدی


Key cabinet post

پست های کلیدی کابینه

به جای (مشاغل حساس وزارتی)

Soldiers were stationed in the key corners of the city.

سربازان در گوشه های کلیدی شهر مستقر شده بودند.

به جای : سربازان در نقاط حساس شهر مستقر شده بودند.

9. Critical

بحرانی

این واژه نیز معانی مختلفی دارد اما بسیاری از مترجمان تازه کار فقط با یکی از آنها یعنی (بحرانی) آشنایی دارند. مثلا:

Two critical miscalculations were made.

دو اشتباه بحرانی پیش آمد.

حال آنکه درست است که نوشته شود : دو اشتباه مهم پیش آمد.

10. To suggest / to propose

پیشنهاد کردن

این دو فعل نیز از فعل های چند معنایی هستند اما بسیاری از مترجمان تازه کار تنها با یک معنی این دو فعل یعنی (پیشنهاد کردن) آشنایی دارند. مثلا :

Anderson suggests that we must study all the factors

اندرسون پیشنهاد می کند که ما باید همه عوامل را بررسی کنیم.

حال آن که به جای جمله ی بالا باید نوشت : اندرسون می گوید که ما باید همه ی عوامل را بررسی کنیم.

Demon proposed that a perfect definition is useful in understanding self-concept.

دیمون پیشنهاد کرد که توصیف کامل برای درک مفهوم از خود مفید است.

حال آنکه معادل های مناسب تر فعل propose عباراتی نظیر (ابراز نظر کردن) ؛ (مطرح کردن) ؛ (گفتن) ؛ (اعتقاد داشتن) است.



1. Argument

بحث / جدل
His argument is based on the fact that to curb population growth, we shouls either reduce birth rate or increase death rate.

بحث او مبنی بر این واقعیت است که برای مهار رشد جمعیت یا باید از میزان تولد کاست و یا میزان مرگ و میر را افزایش داد.

در حالی که از معانی argument (استدلال) است. و به جای جمله بالا باید نوشت :
استدلال او مبنی بر این واقعیت است که ....

2.To Distinguish

تشخیص دادن

این فعل نیز چند معنا دارد ولی همه جا (تشخیص دادن) ترجمه نمی شود. مثلا :

فلانی چهار زمینه ی معرفتی مذهب؛ فلسفه؛ علم و ایدئولوژی را تشخیص می دهد.
حال آن که باید نوشت : فلانی چهار زمینه ی معرفتی مذهب؛ فلسفه؛ علم و ایدئولوژی را از یکدیگر متمایز می کند.

3. To decide

تصمیم گرفتن

I decided that it was sunday.

من تصمیم گرفتم که یکشنبه بود.

به جای (یقین کردم که یکشنبه است.)

4. Sentence

جمله

این کلمه را بسیاری از مترجم ها فقط (جمله) ترجمه می کنند در حالیکه معانی دیگری مانند (رای و حکم و نتیجه) هم دارد.

Observational sentence is a summary of the results of an empirical investigation.

جمله مشاهده ای خلاصه ای از نتایج یک بررسی تجربی است.

حال آنکه باید نوشت : حکم مشاهده ای بیان خلاصه نتایج پژوهش تجربی است.

5. To be concerned

علاقمند بودن

بسیاری از مترجمان تازه کار این فعل را در همه جا (علاقمند بودن) ترجمه می کنند در حالی که باید توجه داشته باشند که معانی دیگری مانند (توجه داشتن؛ سر و کار داشتن؛ ارتباط داشتن) و غیره استفاده میشود :

Most of the teachers are concerned in the psychological aspects of their students.

بیشتر معلمان به جنبه های روانی شاگردانشان علاقه دارند.

حال آنکه باید نوشت : بیشتر معلمان به جنبه های روانی شاگردانشان توجه دارند.

6. To contribute

کمک کردن / یاری رساندن

Drink contributed to his ruin.

مشروب به نابودی او کمک کرد.

حال آنکه بهتر است معنی (موثر بودن و تاثیر داشتن) به کار رود.

7. Young / younger / youngest

جوان / جوانتر / جوانترین

Your youngest daughter

جوانترین دختر شما

به جای خردسالترین دختر شما / کوچکترین دختر شما

8. Deadly, terribly, fatal, frightfully, embarrasingly

مرگبار ؛ وحشتناک؛ مهلک؛ خوف انگیز؛ ناراحت کننده

Deadly seriousness

جدیت مرگبار
به جای (بی نهایت جدی بودن)

The fatal day

روز مهلک
به جای (روز سرنوشت ساز)

9. Golden wedding anniversary

سالگرد طلایی ازدواج
به جای (پنجاهمین سالگرد ازدواج)

10. Beyond all doubt

ورای تمام تردیدها
به جای (تردیدی نیست که)


بخش چهارم

1. Billion
بیلیون

این کلمه فقط در انگلیسی بریتانیایی معادل (یک میلیون میلیون) یا ده به توان دوازده است که در فارسی نیز یک بیلیون گفته میشود. اما این لفظ در انگلیسی آمریکایی معادل (یک هزار میلیون) یا ده به توان نه است که در فارسی یک میلیارد گفته میشود. اغلب مترجمین تازه کار به هنگام ترجمه به این تفاوت توجه نمب کنند و در جایی که باید از لفظ میلیارد استفاده نمایند از لفظ بیلیون استفاده می کنند.

2. Response
جواب / پاسخ

این کلمه چند معنایی است و علاوه بر (پاسخ) به معنی (کنش و یا احساسی) است که در برابر (انگیزه ای و یا محرکی) ابراز میشود و می تواند معادل (واکنش) و یا (عکس العمل) باشد.

In response to his bad behaviour

در پاسخ به رفتار ناپسند او
به جای (در واکنش به رفتار ناپسند او)

The tax cut produced a favourable response from the public

کاهش مالیات پاسخ مناسبی را از سوی عموم ایجاد نمود.
حال آنکه باید گفت : کاهش بودجه واکنش مطلوب مردم را برانگیخت.

3. Probable / possible

احتمالی / ممکن

این دو واژه در معنی و کاربرد با یکدیگر متفاوت هستند اما مترجمین تازه کار اغلب اوقات این دو را به معنی (احتمالی؛ ممکن؛ امکان پذیر) ترجمه می کنند.

It is nothumanly possible

از لحاظ انسانی ممکن نیست
حال آنکه باید نوشت : از عهده انسان خارج است.

A possible solution to the dispute

راه حل احتمالی اختلاف
به جای (راه حل منطقی) و یا (پذیرفتنی اختلاف)

He will probably arrive before noon.

ممکن است پیش از ظهر برسد. او احتمالا پیش از ظهر می رسد.

پس possible به معنی (عملی؛منطقی؛پذیرفتنی؛ قابل قبول) است. حال آنکه probable نشان احتمال وقوع امری است.

4. Conventional

متعارف

این کلمه نیز چند معنایی است و معنی اول آن (متعارف) است. حال آنکه پر بسامدترین کاربرد آن در مطبوعات به معنی (غیر هسته ای) است. مانند :

Conventional weapons

تسلیحات متعارف
به جای (تسلیحات غیر هسته ای)

5. Outstanding

چشمگیر / قابل توجه

این کلمه نیز چند معنایی است و معنی اول آن (چشمگیر و قابل توجه ) است. حال آنکه در برخی ترکیبات به معنی (عقب افتاده و یا معوقه) است. مانند :

Outstanding foreign debts

بدهی های خارجی چشمگیر

A good deal of work is still outstanding

مقدار زیادی از کار هنوز چشمگیر است.
حال آنکه باید نوشت : مقدار زیادی از کار هنوز باقی مانده است. و یا مقدار کمی از کار تمام شده است.

6. Grounds

زمینه

اغلب این کلمه به صورت (زمینه) ترجمه میشود حال آنکه یکی از معانی آن (دلیل و توجیه) است.

You have no grounds for complaint

شما زمینه ای برای شکایت تان ندارید.

حال آنکه باید نوشت : شما دلیلی برای شکایت تان ندارید.

7. To be replaced by/with

جایگزین شدن به وسیله / با

این فعل نیز به صورت لفظ به لفظ ترجمه میشود. به مثال زیر توجه کنید :

Instinct theory is replaced by (with) learning theory.

نظریه ی غریزه به وسیله (با) نظریه ی یادگیری جایگزین شده است.

حال آنکه باید نوشت : نظریه یادگیری جانشین نظریه غریزه شده است.

8. Initial dependent clauses

بندهای وابسته درابتدای جمله

در ترجمه ی جمله های وابسته باید با توجه به ساخت جمله ها در زبان فارسی؛ جای درست آنها تعیین شود. به همین دلیل مترجم باید از تفاوت ساخت جمله ها در دو زبان مبدا و مقصد آگاه و به آن حساس باشد. از جمله مواردی که نا آگاهی و بی توجهی مترجم ترجمه را دچار اختلال می کند وقتی است که در زبان انگلیسی جمله معترضه در ابتدای جمله می آید و سپس فاعل جمله مشخص میشود.

مثال :

Though she had grown old and completely exhausted, suzan still wished to be a painter.

ترجمه متاثر از ساخت انگلیسی : (گرچه او پیر و کاملا فرسوده شده بود اما سوزان هنوز آرزو داشت نقاش شود.)

ترجمه فارسی : (سوزان ؛ گرچه پیر و کاملا فرسوده شده بود؛ هنوز آرزو داشت نقاش شود.)

9. Present participle clause

بندهای وابسته وجه وصفی معلوم

Jumping into his car, he drove off.
i sat reading some old letters.

بندهای وابسته ای که با وجه وصفی معلوم شروع میشوند از لحاظ معنایی با یکدیگر متفاوت هستند. همین ویژگی باعث میشود که مترجمین تازه کار در ترجمه این گونه جمله ها با دشواری مواجه شوند. در جمله اول بند وابسته در نقش قید آمده است و حاکی از آن است که فعل اول پیش از فعل دوم صورت گرفته است. در حالی که در جمله دوم بند وابسته حاکی از آن است که هر دو فعل به صورت همزمان انجام شده است. در جمله سوم بند وابسته دلیل عمل دوم را بیان می کند و در جمله چهارم بند وابسته نتیجه و حاصل کار را نشان می دهد. تسلط به این نوع رابطه های معنایی و نقشی در این گونه جمله ها و دقت در ترجمه صحیح این گونه جمله ها باعث میشود که ترجمه عاری از خطا شود.
حال به ترجمه جمله های بالا توجه کنید :

۱. پرید توی ماشین و رفت.
۲. نشستم و شروع به خواندن چند نامه ی قدیمی کردم.

10. As

این کلمه که از نشانه های قید در زبان انگلیسی است معانی مختلفی دارد و مترجمین تازه کار اغلب در ترجمه جمله های گوناگون؛ بدون توجه به معنی این کلمه ؛ جمله را ترجمه می نمایند و حاصل آن به شکلی در می آید که خواننده نمی تواند ارتباط دقیق معنایی بین بندهای جمله رادرک نماید.

- as

به معنی : چون / زیرا / از آنجاییکه

As i was ill for six month, i lost my job.

چون شش ماه بیمار بودم؛ کارم را از دست دادم.

- as

به معنی : همسانی و همگونه بودن دو عمل؛ مانند؛ مثل

Nobody knows him as i do.

هیچکس او را مثل من نمی شناسد.

- as

به معنی : موقعی که / زمانی که

AS i was walking down the street, i saw him

توی خیابان قدم میزدم که او را دیدم
هنگامی که در خیابان قدم میزدم او را دیدم.


منبع
ترجمه متون مطبوعاتی دکتر تجویدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد