یادگیری زبان انگلیسی

یادگیری زبان انگلیسی

در این وبلاگ میتوانید زبان انگلیسی را بیاموزید
یادگیری زبان انگلیسی

یادگیری زبان انگلیسی

در این وبلاگ میتوانید زبان انگلیسی را بیاموزید

Common phrasal verbs 5

Please ''hear me out''!!!
خواهشا حرفمو تا آخر گوش بده
حرفمو قشنگ گوش بده و قطع نکن.



Can you ''add up'' 90 and 80 ?
نود و هشتاد رو میتونی جمع بزنی؟



Jack ''cheated on'' his wife.
جک به همسرش خیانت کرد.



5 ''take away'' 3 equals 2.
پنج منهای 3 مساویست با 2.




Sorry, I didn't mean to ''drag you into'' this problem.
شرمنده, نمی خواستم تو رو تو این مشکل وارد کنم



. The road is ''iced up'.'
جاده یخ زده



Blow up: become very angry
===================================
The boss " blew up " when he saw nobody working.
رئیس وقتی دید کسی کار نمیکنه، عصبانی شد.



Break out : escape
=========================
The prisoners" broke out" of jail.
زندانی ها از زندان فرار کردند.



Fed up = annoyed or bored with something
===================

I’m "fed up" with this job.
من از دست این شغل ذله (خسته) شدم .



.My parents "split up" when I was three
وقتی سه سالم بود ، والدینم از هم جدا شدن (طلاق گرفتن).



Jack has ''fallen out'' with Mary.
جک و ماری با هم اختلافشون شده=باهم دعواشون شده.



I'm ''going on'' for 30/40/50
دارم میرم تو 30 سلگی



Could you please ''spell out'' that word for me again?
میشه اون کلمه رو دوباره واسم هجی کنی؟


I won't ''take up''any more of your time.
بیشتر از این وقتتونو نمیگیرم.
بیشتر از این مزاحم وقتتون نمیشم.



They don't ''keep any thing from'' each other.
اونا چیزی رو از هم دیگه مخفی نمیکنند.



S/He always ''tags along'' with me.
هرجا که دارم میرم, به دمم چسبیده.



Tomorrow is Sunday, and I'm going to ''sleep in''.
فردا یکشنبه هستش. و میخوام تا لنگ ظهر بخوابم.



''Shape up'' or ''ship out''.
......................................
یا رفتارتو عوض کن, یا که به سلامت.

درست رفتار کن وگرنه هری=خوش اومدی



I hate her. She always tries to ''order me around''.
ازش متنفرم. همش سعی میکنه که منو امر و نهی کنه.



Many apartments are ''springing up'' all over the city.
آپلرتمانهای زیادی , مثل قارچ, داره تو تمام شهر سبز میشه.



Could you please ''put away'' your books?
میشه لطفا کتاباتو سر جاش بذاری؟




It won't be easy for him to ''explain away'' his mistakes.
واسش آسون نیست که اشتباهاتشو توجیه کنه.


Could you please ''zip up'' my dress?
.................................................. ....
میشه زیپ لباسمو ببندی؟



House prices have ''come down''.
.................................................
قیمت خونه ها پایین اومده.



I never ever ''turn to'' her for any help.
.................................................. ...
هیچوقت, واسه کمک, پیشش نمیرم.



Nice shirt. Would you like to ''try it on''?
.................................................. ..........
پیراهن قشنگیه. دوست داری بپوشیش=امتحان کنی

قبل خرید کردن



Don't try to ''pin the blame on'' me.
.................................................. ...
سعی نکن این تقصیرو به گردن من بندازی

این تقصیر//وصله رو به من نچسبون.



He ''packed up'' his things and left.
..................................................
وسایلشو جمع کرد و رفت.



Let's see if he arrives. We can hold on a couple of minutes.
.................................................. .....................................
بذار ببینم که اون میرسه. میتونیم چند دقیقه صبر کنیم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد