یادگیری زبان انگلیسی

یادگیری زبان انگلیسی

در این وبلاگ میتوانید زبان انگلیسی را بیاموزید
یادگیری زبان انگلیسی

یادگیری زبان انگلیسی

در این وبلاگ میتوانید زبان انگلیسی را بیاموزید

اصطلاحات زبان انگلیسی با کلمات (آب - باد - خاک - آتش)

 

1- خودم را به آب و آتش زدم تا این کار را انجام بدم.

I went through fire and water to do it.

 

2- او و مادر زنش آبشون تو یک جوی نمیرود.

He does not hit it off with his mother-in-law.

 

3- آدم آب زیرکاهی است.

He is as slippery as an ell.

 

4- هیچ وقت آب خوش از گلوم پایین نرفت.

I never had a carefree moment.

 

5- دهانم را آب انداخت.

It made my mouth water.

 

 

6- هر ماه یه آب باریکه ای دارم.

I get a slender steady income every month.

 

7- آب رفته به جوی باز نمی گرده.

It’s no use crying over spilt milk.

 

8- آب از آب تکان نخورد.

Everything remained calm and quit.

 

9- آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب.

In for a penny, in for a pound.

 

10- شوهر خوبی از آب در آمد.

He made a good husband.

 

11- من این شهر را فوت آبم.

I know this city backwards.

 

12- داری آب در هاون می کوبی.

You are carrying water in a sieve.

 

13- دختر آتش پاره ای است.

She is a ball of fire.

 

14- اموالش را به آتش کشید / ثروتش را بر باد داد.

He squandered his wealth.

 

15- تو آتیش حسادت داره می سوزه.

Jealousy is eating him up.

 

16- اون آتشی مزاج است.

He is hot tempered.

 

17- چرا آتیش بیار معرکه میشی؟

Why do you drive a wedge between us?

 

18- سعی نکن به این آتش دامن بزنی.

Don’t try to add fuel to the fire.

 

19- از خشم آتش گرفت.

He flew off the handle.

 

20- باد آورده را باد می برد.

Easy come, easy go.

 

21- خیلی مغرور است، باید بادش را خواباند.

He is too arrogant. He need to be taken down a peg or two.

 

22- خاک بر سرت.

Shame on you.

 

23- با یک مشت حریف رو به خاک انداخت.

He floored the opponent with a punch.

 

24- حالا چه خاکی بر سرم کنم؟

What on earth should I do now?


منبع

irlanguage.com

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد