یادگیری زبان انگلیسی

یادگیری زبان انگلیسی

در این وبلاگ میتوانید زبان انگلیسی را بیاموزید
یادگیری زبان انگلیسی

یادگیری زبان انگلیسی

در این وبلاگ میتوانید زبان انگلیسی را بیاموزید

راهنمای جملات و عبارات دشوار Cambridge IELTS Book 5, TEST2, section 3,listening


  استاد حامد رفیعی فوق لیسانس زبان انگلیسی و دارنده مدرک Delta و Celta از دانشگاه کمبریج انگلستان

اشاره:

اصطلاحات بسیار مهم و کاربردی در آزمون لیسنینگ

Cambridge IELTS BOOK 5

TEST2

Listening

 Important Phrases and Functions of  Section 3 

Section 3

 

1.      I could see that the rest of the group did too.

1.      اینطور معلومه که بقیه گروه نیز همینطور انجام داند.

2.      …,and I hope that you got a lot out of  it.

1.      و امیدوارم که از این زیاد بدست آورده باشید

3.      I’d like to use this tutorial as a feed back session,…

1.      امیدوارم این جلسه را بشه بعنوان یک جلسه برای دریافت بازخورد ها و نظرات شما در نظر گرفت.

2.      کلمه “ feedback”   به معنی " بازخورد" " انعکاس" و یا " نظر شما در مورد چیزی که شما را تحت تاثیر قرارداده است" می باشد.


4.      …,I was wondering ,…

 می خواستم بپرسم که

 .      کلمه “ Wondering”   در این جمله یک اصطلاح است و به معنی اصلی خودش " حیران و بی هدف قدم زدن"

نیست، جمله “ I waswondering”    وقتی استفاده می شود که شما مایل هستید سوالی را بپرسید که مطمئن

نیستید جواب آن را دریافت کنید، به قول معروف نمی دانید که بپرسید یا نه.

5.      Is it the first time you’ve operated one like that?

   آیا این دفعه اوله که با یکی مثل این کار کرده ای؟

6.      …it was a very good chance to get to know the students who…

    شانس خوبی بود که با دانشجویانی که ... آشنا شویم

7.      …, and we don’t usually have much to do with the rest of the college.

  ما معمولا ارتباط زیادی با بقیه دانشجویان دانشکده نداریم.

8.      Do you think you’ll maintain the contact now?

فکر می کنی که این ارتباط را بتونی حفظ کنی؟

9.      If you haven’t decided what to make yet …

  اگر هنوز تصمیم نگرفتی که چه بسازی...

10.      What was the most useful aspect of project from the point of view of the English practice ?

به نظر شما مفیدترین مقوله این پروژه از نقطه نظر تقویت زبان انگلیسی چی بود؟

11.      …, when we were being shown how to edit the film , we had to follow the instructions.

 وقتی بهمون روش ویرایش فیلم نمایش داده می شد، باید از دستورالعمل ها پیروی می کردیم

12.      …, so it forces me to get used to it.

پس این مرا وادار کرد که بهش عادت کنم

13.      And they use a lot of slang.

  آنها از اصطلاحات خیابانی زیادی استفاده می کردند.

منظور از اصطلاحات خیابانی یا “ Slang”   وازه هایی است که در لغت نامه پیدا نشوند ولی مردم از آنها استفاده می

کنند، به عنوان مثال کلمه " پاچه خواری" که بعد از یک سریال کمدی در ایران معمول شده است، به معنی چاپلوسی

و تملق است، ولی این اصطلاح را در هیچ لغت نامه ای نمیتوان به این معنی یافت.

14.      What else did you feel you’d learnt from the project?

 چه چیز دیگری فکر می کنی که از این پروژه یاد گرفتید؟

15.      I’ve never done anything with a group before ,…

   ما قبل از این، هیچ کاری را به شکل گروهی انجام نداده بودم

16.      …we had to find ways of cooperating , erm ,…

  ما باید راه هایی برای همکاری پیدا کنیم.

17.      …we cut around half of  it in the end…

  آخر کار بیش از نصفش را زدیم

18.      What mistakes do you think you , as a group that is , made?

 چه اشتباهاتی شما، البته نه شخص شما بلکه گروه شما، چون یک گروه بودید، انجام داید؟

      عبارت " As a group that is" به معنی " به عنوان یک گروه، که واقعیت هم همینه"  باید ترجمه شود.

19.      …, to put it another way,…

    اگر بخواهیم یک جور دیگر بگیم،

      این اصطلاح وقتی استفاده می شود که بخواهید یک گزاره خبری یا قضاوت را از نقطه نظر دیگری بیان کنید،

بعنوان مثال " تمامی اقوام او زودتر از او مردند، یا به عبارت دیگر ( TO put it another way)    او از همه اقوامش

بیشتر عمر کرد.

20.      …, we didn’t decide on dates when we’d complete each separate step of the project,…

     ، هر قسمت از پروژه را تمام می کردیم، ( ولی به خاطر تازه کاری )  در مورد تاریخ ها و ضرب العجل ها به توافق

نرسیده بودیم ( نمیدانستیم چقدر زمان لازم داریم و چه موقع کار تمام خواهد شد.)

21.      we should have agreed about that in the beginning ,…

 ما باید از آغاز در این مورد به یک توافق و تصمیم می رسیدیم. ( ولی نرسیده بودیم)

22.      …- but you’ll have an opportunity to put into practice what you’ve learnt this time.

    اما این دفعه این شانس را دارید که آنچه آموختید را در عمل تمرین کنید.   

      کلمه Opportunity   به معنی موقعیت و شانس است ، و منظور فرصتی است که بتوان از آن بهره خوبی گرفت،

بعنوان مثال در سال های اولیه شکل گیری آمریکا، مهاجران می توانستند طلا و زمین را کشف کرده و مالک شوند که

این امر باعث شد، آمریکا به “ Land of Opportunities" معروف شود.


منبع
سرزمین زبان


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد