یادگیری زبان انگلیسی

یادگیری زبان انگلیسی

در این وبلاگ میتوانید زبان انگلیسی را بیاموزید
یادگیری زبان انگلیسی

یادگیری زبان انگلیسی

در این وبلاگ میتوانید زبان انگلیسی را بیاموزید

اصطلاحات شماره 54

An apple of discord = something attractive that causes envy and quarrels among people who think they deserve it.

As quick as lightning = very fast (خیلی سریع)

Pyrrhic victory = a too costly victory (پیروزی با ارزش)

از حرف ربط عبارت اسمی به درستی استفاده کنید

یک عبارت اسمی ؛ عبارتی است که مانند یک اسم عمل می کند و در یک جمله به عنوان مفعول فعل؛ مفعول حرف اضافه و یا فاعل استفاده می شود.


ادامه مطلب ...

Talking about daily habits = صحبت در مورد عادات روزانه

Talking about daily habits = صحبت در مورد عادات روزانه

421

I get out of bed about 7 o’clock every morning.

من هر روز صبح ساعت 7 از خواب بیدار میشم

422

After getting up, I go into the bathroom and take a shower.

بعد از بیدار شدن حمام میروم و دوش میگیرم

423

Then I shave, brush my teeth and comb my hair.

بعدش اصلاح میکنم و دندان هایم را مسواک میزنم و موهایم را شانه میکنم

424

After brushing my teeth, I put on my clothes.

بعد از مسواک، لباس هایم را میپوشم

425

After that, I go downstairs to the kitchen to have breakfast.

سپس به آشپزخانه رفته و صبحانه میخورم

426

After eating breakfast, I go back upstairs again.

بعد از خوردن صبحانه دوباره بر میگردم بالا

427

Then, it’s usually time to wake up my little brother.

بعدش معمولا نوبت بیدار کردن برادرم است

428

He can’t dress himself yet because he’s too young.

او هنوز نمیتواند به تنهایی لباس بپوشد زیرا خیلی کوچک است

429

I wash his face and hands, and then I dress him.

من دست و صورتش را میشویم و لباس تنش میکنم

430

He tries to button his own shirt, but he can’t do it.

او سعی میکند تا دکمه لباسش را ببندد اما نمیتواند

431

My little brother takes a bath before he goes to bed at night.

برادر کوچکم قبل از خواب حمام میکند

432

He always forgets to wash behind his ears.

او همیشه فراموش میکند که پشت گوش هایش را بشوید

433

I’m always tired when I come home from work.

من هر وقت از سر کار بر میگردم خسته هستم

434

At bedtime, I take off my clothes and put on my pajamas.

موقع خواب، لباس هایم را در می آورم و لباس خواب می پوشم

435

I get into bed at about 11:30, and go right off to sleep.

من ساعت 11:30 به رختخواب می روم و به سرعت خوابم می برد


منبع
english 900

به کلماتی که معنای تقریبا منفی دارند گوش دهید

این کلمات عبارتند از :


Almost none : hardly, barely, scarcely, only

Almost never : rarely, seldom


مثال :

ادامه مطلب ...

اصطلاحات شماره 53

Have a good innings = to live happy ever after to be successful for a long period of time.
(به خاطر کسب موفقیت؛ خوشحال زندگی کردن)

In short order = immediately.
(فورا)

The world is his oyster = about someone who is very talented and can take up the whole world quite easily.
(آدم باهوش که هر چه می خواهد می تواند به راحتی بدست آورد)

اصطلاحات شماره 52

Dressed to kill = dressed in their best clothes and looking stunning.
(بهترین لباس رو پوشیدن و عالی به نظر رسیدن)

Fair do's / fair's fair = something that you say in order to tell someone that you think something is fair.
(عادلانه است)

It's my funeral = it's my problem, you don't need to worry about it.
(این مشکل منه)

Talking about sickness and health = صحبت در مورد وضعیت جسمانی (ب

Talking about sickness and health = صحبت در مورد وضعیت جسمانی (بیماری و سلامت)


406

How are you feeling today?

امروز حالت چطوره؟

407

I don’t feel very well this morning.

امروز صبح حالم زیاد خوب نیست

408

I was sick yesterday, but I’m better today.

دیروز مریض بودم اما امروز بهترم

409

My fever is gone, but I still have a cough.

تبم از بین رفته اما هنوز سرفه می کنم

410

My brother has a bad headache.

برادرم سر درد شدیدی داره

411

Which of your arms is sore?

کدامیک از بازوهات زخمی شده؟

412

My right arm hurts. It hurts right here.

بازوی سمت راستم آسیب دیده

413

What’s the matter with you?

چت شده؟

414

I’ve got a pain in my back.

کمرم درد میکنه

415

Which foot hurts? Is it the left one?

کدوم پا آسیب دیده؟ پای چپه؟

416

How did you break your leg?

چه جوری پاتو شکستی؟

417

I slipped on the stairs and fell down. I broke my leg.

رو پله ها سر خوردم و افتادم و پام شکست

418

Your right hand is swollen. Does it hurt?

دست راستت ورم کرده . آیا درد داره؟

419

It’s bleeding. You’d better go see a doctor about that cut.

خونریزی داره. بهتره واسه اون جراحت پیش دکتر بری

420

I hope you’ll be well soon.

امیدوارم زود خوب بشی

 

منبع
english 900

معنای لغات سخت را با توجه به متن پیدا کنید

از شما میخواهند تا معنای لغتی را که نمیدانید مشخص کنید. در این موارد متن معنای لغت را به شما نشان می دهد.

ادامه مطلب ...

اصطلاحات شماره 51

A slap on the wrist = to get a light punishment for doing sth wrong.
(تنبیه کردن)

Many happy returns of the day = to wish somebody all the best.
(داشتن بهترین آرزوها برای کسی)

Cut corners = to do sth in the easiest, quickest, or cheapest way, often harming the quality of your work.

معنای لغات را از روی اجزای آنها تشخیص دهید

وقتیکه معنای لغتی را در متن از شما میخواهند که آن را نمی دانید. در این مواقع می توانید از روی اجزای لغت معنای آن را تشخیص دهید.

ادامه مطلب ...