یادگیری زبان انگلیسی

یادگیری زبان انگلیسی

در این وبلاگ میتوانید زبان انگلیسی را بیاموزید
یادگیری زبان انگلیسی

یادگیری زبان انگلیسی

در این وبلاگ میتوانید زبان انگلیسی را بیاموزید

کاستی های آموزش زبان انگلیسی در ایران

 استاد حامد رفیعی دکتری ادبیات انگلیسی و نویسنده کتاب رایتینگ آیلتس

اشاره:


در این مقاله قصد داریم به مشکلات و کاستی های آموزش زبان انگلیسی در مدارس ایران بپردازیم.


کاستی های آموزش زبان انگلیسی در ایران


امروزه اولیاء دانش آموزان ایران فرزندان خود را در کلاس های کانون زبان ایران و دیگر موسسه ها ثبت نام

میکنند تا زبان انگلیسی را به خوبی بیاموزند و بتوانند نوشتن و خواندن را به خوبی فرا گیرند و در کنکور

سراسری بتوانند تستهای زبان را خوب بزنند. خلاصه   به صراحت می توان گفت که آموزش زبان انگلیسی در

مدارس ایران تلف کردن وقت دانش آموزان و معلمان زبان می باشد . چرا که دو سه ساعت بعد از اتمام

کلاس زبان مدارس، بچه ها به کلاس های زبان موسسه ها می روند .در عصر فن آوری اطلاعات و ارتباطات

(ICT) مفهوم سواد به عنوان یکی از شاخص های دانایی، دستخوش تغییرات زیادی شده است. از جمله

این که افراد دیگر با مدرک توانایی خواندن و نوشتن باسواد محسوب نمی شوند و حتی داشتن سواد نسبتا

جامع بدون تسلط اولیه و مقدماتی بر ابزارهای تکنولوژی نوین از جمله توانایی کار با رایانه آنها را مشمول

مفهوم «انسان باسواد» نمی کند.یکی دیگر از ملاک های باسوادی، دانستن زبان و توانایی برقراری ارتباط با

انسان های دیگر مجامع است که در این مورد خاص می توان از زبان انگلیسی به عنوان زبانی که کاربرد

بسیط و گسترده ای در جهان امروز دارد نام برد.

 
 

دانش آموزان در طول سه سال آموزش در دوره راهنمایی و چهار سال آموزش در دوره متوسطه قادر نیستند

مهارتهای لازم Listening ,Speaking, Writing را به طور کامل و جامع کسب نمایند. در حالی که در بیشتر

کشورهای همسایه، از جمله هند، پاکستان، کشورهای عربی و ... حتی عامه مردم در حد رفع و رجوع

احتیاجات اولیه خود به زبان انگلیسی تسلط دارند، در ایران، دانشجویان، مدیران ارشد و یا حتی برخی

اساتید دانشگاهی نیز تسلط خیلی کمی در کاربرد زبان دارند و قادر به بهره گیری در حد رفع نیاز برای

کارهای ضروری خود در به کارگیری زبان انگلیسی نیستند. آموزش زبان‌های خارجی به‌ویژه انگلیسی

موضوعی است که در ایران ده‌ها سال رواج دارد این در حالی است که  زبان عربی همواره به‌عنوان زبان دوم

به دانش آموزان و دانشجویان ایرانی تدریس می‌شود اما آموزش زبان انگلیسی  در یک‌دهه گذشته از لحاظ

کمی رشدی بسیار  داشته و آموزشگاه‌های زبان آموزی در گوشه و کنار شهرهای بزرگ  ایران فراوان به

چشم می‌خورند.از قرن نوزدهم میلادی که مدارس نوین در ایران شکل گرفت،  تدریس زبان‌های اروپایی به

ویژه فرانسوی و بعدها انگلیسی جزئی از برنامه ثابت درسی مدارس متوسطه و عالی بوده است. هم

اکنون،  تمامی ایرانیانی که تحصیلاتی دست کم در سطح متوسطه دارند،  دست کم6 سال وقت را برای

آموختن زبان انگلیسی صرف کرده اند.در دانشگاه‌های ایران نیز علاوه بر اینکه در برنامه تمام رشته‌های

تحصیلی، واحدهای آموزش زبان در سطوح عمومی و تخصصی گنجانده شده،  امکان آموختن چندین زبان

خارجی، حتی تا سطح دکترا وجود دارد.

 با این حال،  اغلب دانش آموختگان مدارس و دانشگاه‌های ایران نمی‌توانند به زبانی که سال‌ها به فراگرفتن

آن پرداخته‌اند،  صحبت کنندو این مشکل حتی در میان بسیاری از کسانی که دانش آموخته رشته زبان‌های

خارجی اند و سال‌ها به شکل تخصصی و در سطح دانشگاهی به آموختن زبان پرداخته اند نیز وجود دارد!

در یک نگاه اجمالی باید ریشه این مشکل را در آموزش زبان، به خصوص زبان انگلیسی در نظام آموزشی

کشور در سطوح ابتدایی، راهنمایی، متوسطه و حد عالی دانست.اساسا آموزش زبان انگلیسی در مدارس و

دانشگاه های ایران پایه و اساس اثرگذاری برای فراگیری آن از سوی معلمین نداشته است و نتوانسته

است برای فراگیران که در قالب آموزش های رسمی و بالاجبار آنرا فرا گرفته اند سودمند باشد.

 به نظر اینجانب چرا تدریس کتابهای درسی آ.پ چندان مثمر ثمر نیست در حالی که آموزش در کانون زبان

ایران از چنان کیفیتی برخوردار است که دانش آموزانی که به کانون زبان میروند هم می توانند به خوبی

 انگلیسی صحبت کنند و هم در کنکور سراسری بهترین رتبه را در درس زبان بدست می آورند . آیا بهتر

نیست که  از استادان زبان کانون و کتابهای آموزشی آنان به جای کتب درسی آ.پ استفاده گردد؟ یا روش

آموزشی کانون زبان ایران را جایگزین روش آموزشی آ.پ کرد؟  مشکل دیگر : استاندارد تعداد فراگیران زبان

خارجی در یک ‌کلاس بین ١٦ تا ١٨نفر است. این در حالی است که در بیشتر مدارس و دانشگاه‌های ایران،

 این رقم   به 30 تا 40 نفر می‌رسد. از سوی دیگرساعت‌های آموزش زبان در آموزشگاه‌های ایران  برای

استمرار در فراگیری بسیار کم است که باید دست کم به 8 ساعت در هفته افزایش یابد.

 راهکارها: 

گذر از شیوه‌های سنتیبه نظر می‌رسد در جهانی که روز به‌روز به دهکده‌ای بزرگ‌تر تبدیل می‌شود،  لزوم

بازنگری در نظام آموزش زبان‌های خارجی در ایران به موضوعی محتوم بدل شده. به نظر می‌رسد گسترش

فرهنگ و ادبیات ایرانی و صدور محصولات آن به کشورهای دیگر و ارتباط مؤثر با دیگران در گروی فراگیری یک

زبان خارجی به‌ویژه  انگلیسی  باشد.

ساعت آموزشی بیشتر شودآموزش زبان‌های خارجی از سال اول راهنمایی آغاز می‌شود و دست کم تا

پایان دبیرستان به مدت 6 سال ادامه پیدا می‌کند. ساعت‌های اختصاص داده شده به این درس بین 2 تا 4

ساعت درسی در هفته،  یعنی 90 تا 140 دقیقه است و کتاب‌های زبان را هم وزارت آموزش و پرورش به‌طور

هماهنگ و یکنواخت تهیه و در سراسر ایران پخش می‌کند.انتظار می‌ رود همان‌طور که هر دانش‌آموز متوسط

ایرانی از سواد متعارف یا حداقلی برخوردار است،  سواد قابل قبول زبانی هم داشته باشد. این انتظار

غیرعادی نیست ولی با توجه به مستندات پیشرو،  غیرواقع بینانه است.آیا هدف از آموزش زبان انگلیسی یا

عربی در مدرسه مشخص شده است؟ آیا این هدف واقع بینانه است؟ آیا این هدف به نیازهای درازمدت

جوانان پاسخ می‌دهد یا تنها نیازهای مقطعی را دنبال می‌کند؟بی گمان در سطح سیاستگذاری و برنامه

ریزی کلان که ممکن است کوتاه‌مدت هم باشد،  ابتدا باید هدف هر موضوع مشخص و سپس راه‌های علمی

دستیابی به آن طراحی شود؛ دردسر بزرگ از اینجا آغاز می‌شود.بر نظام آموزشی ایران مدت‌هاست که

هیولایی به نام کنکور سایه افکنده،  دوره آموزش در مدرسه به گذر از تونلی می‌ماند که در انتهایش کنکور

آینده و راه زندگی را تا حد بسیاری مشخص می‌کند و در چنین شرایطی گذر موفقیت آمیزاز تونل به تنها

هدف تحصیل و سواد آموزی تبدیل می‌شود.روش آموزش زبان انگلیسی در مدارس ایران برای پاسخگویی به

این هدف بسیارجالب است! آموزش زبان،  بدون در نظر گرفتن طبیعت آن،  به شیوه‌ای فرمولی و دستوری

همچون فیزیک و شیمی تدریس می‌شود. فرمول‌هایی که در درس‌های علمی به کار حل مسئله می‌آیند،

 در درس زبان تنها به درد انتخاب پاسخ پرسش‌های چند گزینه‌ای می‌خورند و بس.اما آیا این هدف، تعریفی

واقع بینانه از آموزش زبان بین‌المللی به جوان ایرانی است؟ پاسخ بی‌تردید منفی است. جوان ایرانی

می‌خواهد از امکانات دنیای مدرن بهره ببرد، از اطلاعات اینترنت استفاده کند، کتاب‌های خارجی بخواند، فیلم

به زبان اصلی ببیند، برای ادامه تحصیل به خارج از کشور برود و سخن کوتاه، خود را شهروند برابر در جهان

بداند.با این تعریف از هدف آموزش زبان که وسیله ایجاد ارتباط است،  لزوم بازنگری در سیاست و برنامه ریزی

آموزشی آشکارتر می‌شود. در واقع یادگیری زبان وسیله‌ای است برای رسیدن به هدفی دیگر که ایجاد ارتباط

است.

زودتر  و بهتر شروع کنیم شیوه سنتی و متداول آموزش زبان،  زبان آموز را با مفاهیم و قوانین پیچیده زبان

آشنا می‌کند ولی این آشنایی هیچ کمکی در به کارگیری زبان نمی‌کند.پس در آموزش زبان باید به جنبه

کاربردی آن توجه کرد، دانش آموز را در موقعیت واقعی زبانی قرار داد و مهارت‌های منفعل شنیدن، خواندن و

مهارت‌های فعال حرف زدن و نوشتن را به صورت موازی آموزش داد.

از ابتدایی شروع کنیم از سوی دیگر زبان فرایند پیچیده ذهن بشر است، یادگیری زبان هرچه از سنین کمتر

شروع شود، بازده بهتری دارد، اگر زبان آموز زبان دوم را به شیوه‌ای طبیعی و ناخودآگاه، با فرایندی شبیه

زبان مادری فرا گیرد، نتیجه بهتر می‌شود،  پس لازم است آموزش زبان از دوره ابتدایی آغاز شود.


sarzaminezaban.com

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد