یادگیری زبان انگلیسی

یادگیری زبان انگلیسی

در این وبلاگ میتوانید زبان انگلیسی را بیاموزید
یادگیری زبان انگلیسی

یادگیری زبان انگلیسی

در این وبلاگ میتوانید زبان انگلیسی را بیاموزید

اصطلاحات شماره 1

five o'clock shadow
ته ریش

get cute with
سر کسی را شیره مالیدن

get off to a bad/good start
روز بد/خوبی را شروع کردن

get on the wrong side of somebody
جنبه ی بد کسی را دیدن

god forbid
خدای نکرده

go for a spin
چرخ زدن

hard-and-fast rules
قوانین و مقررات سفت و سخت

have finger in every pie
قدرتمند و با نفوذ بودن

have a green thumb
مهارت در باغبانی داشتن

knock'em dead
متعجب کردن

look what the cat's dragged in!
سر و وضع عجیب داشتن

make the big time
موفقیت بزرگ بدست آوردن

mark my words
به حرفام میرسی

next of kin
خویشاوند نزدیک

not sleep a wink
از بی خوابی پلک روی پلک نگذاشتن

paint the town red
خوش گذرانی کردن

take-out
غذای بگیر و ببر

the salt of the earth
فرد صادق و بسیار خوب

tv dinner

شام آماده یا حاضری


منبع
new approac to teaching idiomatic expressions and slang

صفات ملکی

برای نشان دادن مالکیت شی نسبت به انسان از صفات ملکی استفاده میشود و این کلمات همیشه قبل از اسم بکار می روند

My
Your
His
Her
Its
Our
Your
Their

مثال:
من هر روز موی سرم را شانه میکنم
I comb my hair every day

نکته:کلمه own چنانچه بعد از صفت ملکی بکار رود مالکیت را تاکید می کند

این اتومبیل مال من است(تاکید ندارد)
This is my car
این اتومبیل خود من است(تاکید دارد) This is my own car




منبع
تست و گرامر انگلیسی عباس فرزام

نگاه اجمالی بیندازید

وقتی که در یک متن دنبال اطلاعات خاصی هستید؛
مجبور نیستید تمام لغات رو بخونید ؛
بلکه سریع تمام متن رو نگاه کنید تا اون مطلبی رو که دنبالش هستید پیدا کنید؛
به این کار scanning گفته میشود


منبع
select readings by linda lee,erik gundersen

استنباط کنید

وقتی که یک حقیقتی در متن بیان میشه؛ شما میتوانید از آن برداشت و استنباط های خودتونو داشته باشید؛مثال:

Mr.brown owns 168 restaurants.
آقای براون 168 رستوران دارد

که از این عبارت میتوان برداشت های زیر را داشت:

He is probably very busy
او احتمالا خیلی سرش شلوغ است
He has a lot of employees او کارمندان زیادی دارد




منبع
select readings by linda lee,erik gundersen

نگاه کلی

قبل از اینکه شروع به خواندن متنی بکنید ؛اول بطور سطحی و کلی به متن نگاه کنید تا منظور متن را متوجه شوید

هنگام انجام این کار به سه امر مهم دست پیدا می کنید:

_1موضوع متن را متوجه می شوید
_2به دانش قدیمی خود در مورد متن حاضر مراجعه می کنید
_3از خودتون درباره متن سوالاتی خواهید پرسید

این سه مورد در فهم بهتر متن به شما کمک خواهد کرد


منبع
select readings by linda lee,erik gundersen

لغاتی را که بیشتر از یک معنا دارند را بشناسید و یاد بگیرید

بسیاری از لغات در زبان انگلیسی بیشتر از یک معنا دارند؛ ممکن است که شما معنی یک لغت را بدانید اما اون معنا در جمله مورد نظر هیچ مفهومی نداشته باشد.بنابراین از روش قبلی(پیدا کردن معنا بوسیله ی سر نخ ها در متن) استفاده کنید

بطور مثال اگر شما به لغت run در دیکشنری نگاه کنید؛30 معنی از این لغت را مشاهده می کنید

من در هفته حدود 10 کیلومتر میدوم
I run about 10 kilometers a week

چند تا برنامه روی کامپیوترت اجرا میشه؟
How many software programs is your computer running?


منبع
select readings by linda lee,erik gundersen

از سرنخ های متن استفاده کنید

قرار نیست شما معنای تک تک لغات موجود در متن رابدانید


شما می توانید معنی کلی لغتی را که نمی دانید با توجه به متن حدس بزنید


به لغات و جملات قبل و بعد آن کلمه دقت کنید و با توجه به آنها معنی لغت را حدس بزنید

مثال


Gardner stayed awake for 264 hours. that's eleven days and nights without sleep.


اگه معنی لغت stayed awake رو نمیدونید میتونید از روی سرنخ های متن یعنی عبارت without sleep حدس بزنید که معنی لغت چی میشه


منبع
select readings by linda lee,erik gundersen

چطور با خواندن، انگلیسی خود را تقویت کنیم؟

سریع خوانی

معمولاً افراد هنگام مطالعهی یک متن (مثلاً یک روزنامه) سعی میکنند با حداقل تلاش و حداکثر سرعت به مضمون اصلی مطلب پی ببرند. شاید بتوان این استراتژی را «سریع خوانی» نامید. در این استراتژی مغز تلاش میکند تا جای ممکن کلمات کمتری را بخواند و تنها کسری از ثانیه روی هر کلمه توقف میکند. ممکن است زبانآموزان نیز این استراتژی را برای خواندن متون انگلیسی بکار بگیرند.



حال باید دید این استراتژی (سریع خوانی) چه ویژگیهایی دارد:

    کلمات گرامری از قبیل حروف اضافه و حروف تعریف دیده نمیشوند. چشم تنها روی کلماتی از قبیل اسمها، فعلها، صفات و قیدهای اصلی توقف میکند.
    وجوه کلمه دیده نمیشود (مانند قسمت دوم یا سوم بودن یک فعل).
    به املای دقیق کلمه دقت نمیشود. دانسته شده است که مغز کل کلمه را از روی شکل آن تشخیص میدهد و آن را بصورت حرف به حرف تجزیه و تحلیل نمیکند.
    به کلمات مشکلی که برای درک معنی کلمه ضروری نیستند توجه نمیشود (برای صرفه جویی در وقت به دیکشنری مراجعه نمیشود).



البته «سریع خوانی» روش بسیار خوبی برای صرفهجویی در وقت است. اما مشکل اینجاست که شما برای درک یک مطلب به کلمات گرامری خیلی نیاز ندارید، اما برای ساختن یک متن یا مطلب (هنگام نوشتن یا صحبت کردن) به آنها نیاز دارید. بنابراین اگر به چیزهایی مانند حروف تعریف و حروف اضافه دقت نکنید، نخواهید توانست آنها را به درستی در جملات خودتان بکار گیرید.
به همین دلیل بعضی از زبانآموزان یک کتاب 300 صفحهای را تمام میکنند و همچنان با گرامر نسبتاً پایهای هم مشکل داشته باشند. و باز به همین دلیل است که حروف اضافه و حروف تعریف جزو سختترین قسمتهای آموزش زبان انگلیسی محسوب میشوند. توصیهای که در اینجا به زبانآموزان میشود این است که اگر میخواهید مهارتهای خروجی (=نوشتن و مکالمه) خود را افزایش دهید، باید به خودتان یاد بدهید که به کلمات گرامری توجه کنید.



چگونه بخوانیم؟



در اینجا چند نکتهی جالب و مهم برای مطالعهی متنهای انگلیسی به زبانآموزان توصیه میشود:

1- هنگام برخورد با یک چیز جالب توجه (و نه واضح) توقف کنید: مثلاً یک کلمهی جدید، نحوهی کاربرد یک کلمه، یک ساختار گرامری، یک حرف اضافه، یک حرف تعریف، ترتیب لغات و .... کمی وقت بگذارید و فکر کنید که چرا مثلاً در یک جملهی خاص از حرف اضافهی atبه جایon استفاده شده است و یا چرا از زمان حال کامل استفاده شده است در حالیکه شما انتظار گذشتهی ساده را داشتید.



2- اگر در جملهای عبارت مفیدی وجود دارد، از خودتان بپرسید: آیا خودم میتوانم یک عبارت مشابه بسازم؟ آیا میتوانید مثلاً حروف اضافه، حروف تعریف و زمانهای صحیح را بکار ببرید؟ اگر مطمئن نیستید، سعی کنید یک عبارت مشابه را با صدای بلند و یا در ذهنتان بگویید. هدف این است که آن عبارت را در ذهنتان نگه دارید.


3- هر جا لازم است (و یا اگر صرفاً دوست دارید)، از دیکشنری استفاده کنید تا به تعاریف کلمات و نیز به جملات نمونهی بیشتری دست پیدا کنید. (معرفی دیکشنری)
4- جملات و عبارتهای مفید و کاربردی را در دفتر یادداشت خود (و یا در نرمافزارهایی مانند Supermemo) وارد کنید. بدین ترتیب اطمینان خواهید یافت که در آینده باز هم آنها را مرور خواهید کرد.

اگر دوست ندارید هنگام خواندن توقف کنید (تا مثلاً یک کلمه را در دیکشنری جستجو کنید)، میتوانید زیر جملات جالب و مفید خط بکشید تا بعداً به آنها رسیدگی کنید.

نکتهی مهم دیگری که باید به آنها توجه کنید این است که شما مجبور نیستید که همیشه از استراتژی بالا استفاده کنید. خواندن به این روش نسبتاً خسته کننده است، بنابراین اگر بعد از یک مطالعهی طولانی خسته هستید، این روش را به کار نبرید. همچنین برای هر جمله به یک اندازه وقت صرف نکنید. در بسیاری از جملات، عبارتها و ساختارهایی که برای جملهسازی شما مفید باشند وجود ندارد.



منبع:

www.zabanamoozan.com

چرا باید ورودی شما جالب و سرگرم‌کننده باشد؟

استمرار مطالعه


خواندن یک کتـاب یا متن خسته کننده بـرای یادگیری زبان انگلیسی نمیتواند فکر خوبی باشد. شما بـا انجام این کار تنها یک متن خستهکننده نمیخوانید، بلکه متنی میخوانید که درک آن سخت است. هیچ کس نمیتواند به مدت طولانی این شکنجه (!) را تحمل کند. اگر شما از انگیزهی بالایی هم برخوردار باشید، شاید بتوانید به مدت چند روز این کار را ادامه دهید، ولی قطعاً نخواهید توانست این کار را به مدت طولانی (مثلاً یک ماه) ادامه دهید.


شما قطعاً نمیخواهید که تنها بعد از چند روز مطالعهتان را متوقف کنید، چونکه میدانید مطالعهی کوتاه مدت و ناپیوسته بیفایده خواهد بود.


به همین دلیل شما به منابع فوقالعاده جالب و سرگرمکننده نیاز دارید. این منابع باید به گونهای باشند که شما برای خواندن، دیدن یا شنیدن آن لحظهشماری کنید. بدین ترتیب قادر خواهید بود بطور پیوسته به فراگیری انگلیسیتان ادامه دهید و شاهد پیشرفت روزافزون خود باشید. به خاطر داشته باشید که تنها مطالعهی پیوسته و مستمر میتواند پیشرفت شما را تضمین کند.



نگرش شما نسبت به زبان


ورودی جالب و سرگرمکننده به شما کمک میکند که نگرش خود را نسبت به زبان (انگلیسی) عوض کنید. در ابتدا ممکن است فراگیری زبان برای شما لازم، اما خستهکننده به نظر بیاید: چیزی مانند هر روز صبح زود بیدار شدن و به سر کار رفتن. اما اگر شما منابع جالب و لذتبخشی در زمینهی آموزش زبان پیدا کنید (مانند کتابها، فیلمها و وبسایتهای آموزشی یا انگلیسیزبان)، دیگر فراگیری زبان برای شما تبدیل به یک سرگرمی روزمره خواهد شد.


وقتی چنین اتفاقی بیفتد، مطالعهی انگلیسی را آسان خواهید یافت، حتی زمانیکه منابعی را مطالعه میکنید که دیگر خیلی جالب نیستند، مانند گرامر.



اگر شما یک مبتدی باشید چطور؟


اگر شما مبتدی هستید ، قطعاً دایرهی لغت شما محدود است. در این صورت خواندن کتابها یا تماشای فیلمهای زبان اصلی برای شما بسیار دشوار خواهد بود. همچنین حجم بالای لغاتی که نمیشناسید،ُ لذت بردن از آن را برای شما غیرممکن میسازد، حتی اگر مضمون آن برای شما جذابیت زیادی داشته باشد.


حال که شما مبتدی هستید، چطور میتوانید از فواید ورودی جذاب بهره ببرید؟ راه حل آن ساده است: «کتابها و دیگر منابع ساده شده». اینها منابعی هستند که به زبان ساده بیان شدهاند و در واقع مخصوص زبانآموزها هستند. یکی از این منابع که شهرت جهانی دارد Penguin Readers است که دربرگیرندهی یک سری داستانهای سادهشده براساس داستانهای معروف و عناوین فیلمها میباشد. (البته باید توجه داشته باشید که این کتابها در شش سطح از مبتدی تا پیشرفته در دسترس میباشند و شما باید با توجه به سطح خود به انتخاب آنها بپردازید.)


چرا نباید انگلیسی را بر اساس قواعد دستوری بیاموزید؟

یادگیری بر اساس قواعد دستوری (گرامری) دو نقطه ضعف عمده دارد:

    به خاطر سپردن یک قاعدهی دستوری مشکل است. این فرایند بسیار مصنوعی است؛ درست مثل به خاطر سپردن یک شعر است. این بسیار راحتتر است که چند جملهی نمونه بخوانید و بقیهی کارها را به عهدهی مغز خود بگذارید.


    به کار بردن یک قاعدهی گرامری بسیار وقتگیر است. شما اول باید آن را به خاطر بسپارید، سپس باید ببینید آیا آن میتواند در جملهی شما به کار برده شود و در نهایت جملهتان را بر اساس آن قاعده میسازید. ساختن یک جمله بر اساس قواعد دستوری مانند حل کردن یک معادلهی ریاضی است. اگر شما اغلب از قواعد دستوری برای نوشتن و صحبت کردن استفاده کنید، نمیتوانید این کارها را روان و راحت انجام دهید.


آیا قواعد دستوری میتوانند مفید باشند؟


صد البته که میتوانند مفید باشند. در واقع گرامر به شما کمک میکند تا یک زبان را بطور مؤثرتر و سریعتر بیاموزید. با آموختن گرامر یا دستور یک زبان میتوانید خیلی چیزها را خودتان درک کنید، بدون اینکه مجبور باشید از کسی بپرسید یا در یک کتاب جستجو کنید.

اینکه گفته میشود «یک زبان را نباید بر اساس قواعد گرامری آموخت» منظور این نیست که نباید گرامر یاد گرفت، بلکه منظور این است که تأکید اصلی شمـا باید بر روی ورودی باشد و نه گرامر. در واقع شما بایـد یک زبان را بر اساس ورودی فرا بگیرید و در این میـان مطالعهی گرامر میتوانـد دوست خوب شما در این مسیر باشد.


همچنین بسیاری از قواعد گرامری آنقدر کمیاب هستند که کمتر در ورودی شما یافت میشوند (مثلاً زمان آیندهی کامل)، بنابراین بهترین راه فراگیری این دسته از قواعد مراجعـه به کتابهای آموزش گرامر میباشد.